پشت پرده کسی بود؟
ما خفته بودیم
ردِ خون بر گونهی آسمان
سایههایی در شهرِ تنگ میآیند
صدای سستِ عناصر
مرا که ساکنِ آیینه نیست
تو در سهشنبه هستی و من در خوابهایم نادیدنی
سوزِ سگ زیرِ ماهِ یخزده
سردم نیست
تو روی تخت خوابیده و من کنارِ پنجره
فکر میکنم
به راهی که صانع کامیاری بود
افعال ماضی ...
یعنی مردهام؟
so thanks for your compliment. I will post more posts in English soon. Surely, I'll visit your blog as soon as possible.
ReplyDeletewith the best wishes
shahriar