Saturday, February 9, 2013

تبار بیابانی



تبار بیابانی
شهریار وقفی پور 



ردِ رمِ اسب‌های بخار
در خارهای تنبلِ بی‌جا شیوع می‌کند
شیونِ بیابانِ زن‌هایی که در خیابانِ مسکوت
زخمی را در اعصابِ هارِ مثلاً من
داغ می‌کنند
در کفِ دستم که سمتِ نرمِ خوابی را می‌جوید
روی تختی که بیرون می‌افتد از شهر
قاطیِ گرگ‌های بیمار که در سرفه‌هاشان اسکلتِ اقوام،
نیمی دور و نیمی یخ.

آب‌های زیرزمینی پوستم را ترک کرده‌اند
در ویرانه‌ای وارد می‌شوم که هندسه‌اش بدهکارِ مقتولان است
نیمی نمرده و نیمی خمیازه.

آفتابی که بر استخوان‌پاره‌ای می‌تازد
کامکاریِ کفتاری را در شعرِ فخیم می‌گشاید


No comments:

Post a Comment